این مطالب برای شما کاربران پیشنهاد میشود

blank
نوت برداری

تورم منفی؛ علل شکل گیری و اثرات آن بر اقتصاد


توضیحات مقاله

تورم منفی به چه معناست؟ تورم منفی یعنی کاهش دائمی قیمتها در طی یکسال. تورم منفی کاملا عکس تورم میباشد و زمانی اتفاق میوفتد که نرخ تورم، منفی است.

بنظر میرسد که تورم منفی عالی باشد!! چون قیمتها کاهش میابد و مصرف کنندگان میتوانند کالاها و خدمات خود را با قیمت ارزانتر خریداری کنند و در نتیجه سطح زندگی آنها بهبود میابد. یعنی درآمد و قدرت آنها افزایش میابد. برای بنگاه ها هم خبر خوبی هست چون با کاهش قیمت ها، نهاده آنها ارزان میشود پس در نتیجه حاشیه سود آنها بزرگتر میشود چون هزینه های تولید کاهش پیدا کرده است.

پس بنظر می آید که با این نوع تورم، همه چیز خوب میشود. اما اینطور نیست و به این سادگی نمیباشد. یعنی تورم منفی میتواند اینحالات مثبت را به همراه داشته باشد اما از طرف دیگر حالاتی را ایجاد میکند که به شدت زیان آور است. برای بررسی عمیق تر این موضوع ابتدا دلایل آن را بررسی میکنیم.

Untitled design 12 scaled - تورم منفی؛ علل شکل گیری و اثرات آن بر اقتصاد

دلایل تورم منفی عبارتند از:

1-عوامل طرف تقاضا= این نوع تورم منفی بدخیم و خطرناک هست.

2-عوامل طرف عرضه=این نوع تورم منفی خوش خیم هست.

 

حال هر کدام از عوامل را باجزئیات بیشتر بررسی میکنیم:

1-تورم منفی ناشی ازعوامل طرف  تقاضا:

این نوع تورم منفی زمانی ایجاد میشود که منحنی تقاضای کل به سمت چپ منتقل میشود. اما چرا این نوع تورم کاهنده، بدخیم و خطرناک است؟ در اینحالت وقتی تقاضای کل به سمت چپ منتقل میشود، قیمتها کاهش میابد اما همزمان رشد اقتصادی هم کاهش پیدا میکند.

اما مهمترین موضوع در این نوع تورم منفی این است که در اینحالت تورم کاهنده بلندمدت خواهد بود. این نوع تورم کاهنده قابل پیش بینی است.

اگر تورم منفی قابل پیش بینی باشد، آنگاه خطرناک است و میتواند منجر به یک چرخه نامحدود شود. چرا؟ یکی از مهمترین موضوعات این است که مصرف کنندگان عقلایی، مصرف خود را به تاخیر میدازند یعنی میدانند که در آینده قیمت ها پایینتر است پس چرا باید الان بخرند؟!

اما این خبر بدی برای اقتصاد است چون مصرف کاهش میابد و این منجر به کاهش تقاضای کل میشود. بنگاه ها هم در واکنش مجبور میشوند که قیمتها را کاهش دهند و این باعث میشود تورم کاهنده تر شود.

در اینحالت مهمترین مسئله این است که نرخ رشد اقتصادی کاهش میابد و نرخ بیکاری افزایش میابد. پس این نوع تورم در بلندمدت نتایج بسیاری مخربی برای اقتصاد به همراه دارد.

Untitled design 13 scaled - تورم منفی؛ علل شکل گیری و اثرات آن بر اقتصاد

نکته دیگر این است که وقتی تورم منفی داریم، نرخ بهره واقعی مثبت خواهد بود. یعنی نرخ بهره واقعی برابر است با نرخ بهره اسمی منهای نرخ تورم. نرخ بهره در بدترین حالت صفر میشود(نه منفی).

حتی هیچ فایده ای ندارد که بانک مرکزی بخواهد نرخ بهره را صفر کند و حالت تشویقی برای اقتصاد داشته باشد و تورم ایجاد شود. چون در اینحالت نرخ بهره واقعی همیشه مثبت خواهد بود. مثلا فرض کنیم نرخ بهره اسمی صفر است و نرخ تورم منفی، 0.02- میباشد.

پس دراینحالت نرخ بهره واقعی برابر است با 0.02+ و این کاملا منطقی است. یعنی اگر با نرخ بهره صفر هم پول پس انداز کنید، همچنان سود خواهید کرد چون قیمتها کاهشی هستند یعنی ارزش پولی که پس اندازه کرده اید، افزایش میابد(هر چند سود اسمی نداریم).

پس در اینحالت نرخ بهره واقعی همیشه مثبت هست و انگیزه به سمت پس انداز است و نه مصرف و سرمایه گذاری. یعنی در اینحالت منطقی هست که سرمایه خود را پس اندازه کنیم و این باعث میشود که تقاضای کل افت بیشتری داشته باشد و تورم کاهنده بیشتر میشود.

در نتیجه نرخ رشد اقتصادی کمتر و نرخ بیکاری بیشتر میشود. این نتایج بسیار خطرناک و کشنده هستند برای یک اقتصاد.

یکی دیگر از نکات مهم این است که وقتی تورم منفی هست، ارزش واقعی بدهی افزایش میابد. یعنی وقتی قیمتها افت میکنند، سود بنگاه و درآمد نیروی کار کاهش میابد و این باعث میشود که پرداخت بدهی سخت تر شود.

بنابراین نتایج تورم منفیِ بلندمدتی برای یک اقتصاد بسیار بدتر از نتایج تورم میباشد.  برای مثال ژاپن بعد از دهه 90، دائما با تورم منفی دست و پنجه نرم میکرد و به سختی توانست از آن خارج شود. یونان هم بعد از رکود اقتصادی که در سال 2010 تجربه کرد، برای مدت زیادی دچار تورم کاهنده شد.

 

2- تورم منفی ناشی از عوامل طرف عرضه:

این نوع تورم زمانی ایجاد میشود که منحنی تولید کل کوتاه مدت به سمت راست منتقل میشود. چون هزینه های تولید کاهش میابد. در اینحالت قیمتها افت میکند اما این نوع تورم خوش خیم است چون همزمان با کاهش قیمتها، رشد اقتصادی افزایش میابد. این نوع تورم کاهنده، کوتاه مدت است و غیرقابل پیش بینی میباشد.

Untitled design 14 scaled - تورم منفی؛ علل شکل گیری و اثرات آن بر اقتصاد

کاهش قیمت مواد اولیه و افزایش نرخ ارز میتواند منحنی تولید کل کوتاه مدت را به سمت راست منتقل کند و منجر به تورم کاهنده شود. این عوامل در بلندمدت ثابت نمی مانند و دائما تغییر میکنند و به همین دلیل در اینحالت تورم کاهنده دوامی ندارد.

به همین دلیل این نوع تورم بدخیم نیست و برای اقتصاد مناسب است. در اینحالت قیمت برای مصرف کننده افت میکند و سطح زندگی و قدرت خرید آنها افزایش میابد. بیزنس ها هم میتوانند نهاده ارزان تری بخرند و هزینه تولید آنها کاهش میابد. البته اینحالات برای زمانی است که تورم کاهنده، کوتاه مدت و غیرقابل پیش بینی باشد.

 

نکته آخر:

مهمترین موضوع این است که آیا تورم منفی، قابل پیش بینی است یا خیر؟ اگر غیرقابل پیش بینی باشد، به نفع اقتصاد است. پس تورم منفی کوتاه مدت یک خبر خوب برای اقتصاد است. اما اگر بلندمدت و قابل پیش بینی باشد، فوق العاده خطرناک است.

البته اینحالت بدین معنی نیست که تورم منفی ناشی از طرف تقاضا(عرضه) همیشه بلندمدت(کوتاه مدت) خواهد بود! عکس اینحالت ممکن است یعنی تورم کاهنده ناشی از طرف عرضه میتواند بلندمدت باشد و یا تورم کاهنده ناش از طرف تقاضا میتواند کوتاه مدت باشد.

پس مهمترین مسئله این است که آیا تورم منفی، قابل پیش بینی است یا خیر؟ این مهمترین نکته میباشد. پس برای اینکه به سوال جواب بدهیم که آیا چنین تورمی خوب است یا نه، باید بدانیم که آیا این تورم کاهنده قابل پیش بینی میباشد یا خیر. اگر قابل پیش بینی باشد، کاملا به ضرر اقتصاد است اما اگر غیرقابل پیش بینی باشد، خوش خیم میباشد و به نفع اقتصاد است.

نویسنده و مترجم: مهسا فتحعلی زاده

No votes yet.
Please wait...
مقالات مرتبط

افزودن نظر
دوره های مرتبط

جای عکس مقاله
جای عکس مقاله
جای عکس مقاله
جای عکس مقاله
هر گونه کپی برداری از محتوای وبسایت پیگرد قانونی دارد. طراحی توسط آرتایار