این مطالب برای شما کاربران پیشنهاد میشود

blank
نوت برداری

شکست (بریک اوت) چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم


توضیحات مقاله

 

بازار همیشه در تلاش برای ایجاد شکست یا بریک اوت میباشد ولی بعد تلاش میکند که تمام شکست ها به نتیجه نرسند! شکست و بریک اوت، مهمترین و پایه ای ترین بحث در معامله گری است و تمام تصمیماتی که میگیریم حول این مبحث میباشد. یکی از مهمترین مهارت هایی که یک تریدر میتواند کسب کند این است که یک شکست موفق را از یک شکست ناموفق(برگشت) تشخیص دهد.

بخاطر داشته باشید که هر شمع روندی، یک شکست میباشد. در کف و سقف هر شمع روندیِ سیاه یا سفید، خریدار و فروشنده داریم و اهمیتی هم ندارد که شمع روندی چقدر قوی میباشد.

بنابراین هر شمع روندی، یک شکست میباشد و این نوع شمع ها رایج هستند. پس برای اینکه تریدرها بتوانند شکست موفق را تشخیص دهند، باید یادبگیرند که کل شمع ها را بررسی کنند. این مهمترین بحث در معامله گری میباشد و اگر تریدرها میخواهند به موفقیت مالی برسند باید این بحث را با دقت یادبگیرند.

شکست، پیچیده نیست. حتی برگشتی که بصورت کلایمکس میباشد و در قالب کف V هست، در واقع یک شکست میباشد که بعد از آن یک شکست ناموفق شکل گرفته است. زمانی که شکست رخ میدهد، بعضی از تریدرها در جهت شکست معامله میکنند چون انتظار دارند شکست موفق داشته باشیم و بعضی از تریدرها هم در جهت مخالف شکست معامله میکنند چون انتظار دارند شکست به نتیجه نرسد.

هر چقدر تریدرها مهارت بیشتری در تشخیص شکست موفق داشته باشند، آنگاه شانس بیشتری دارند که بصورت دائمی سودآور باشند. آیا شکست به نتیجه میرسد؟ اگر به نتیجه میرسد پس در جهت شکست معامله کنید. اما اگر شکست به نتیجه نمیرسد یعنی شکست ناموفق یا برگشت خواهیم داشت که در اینحالت باید در جهت مخالف شکست، معامله کنید. تمام مبحث معامله گری، به تصمیم گیری در این مورد خلاصه میشود.

Untitled design 6 scaled - شکست (بریک اوت) چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم

شکست یا بریک اوت چیست؟

کلمه شکست میتواند گمراه کننده باشد چون وقتی کلمه شکست را میشنویم، فکر میکنیم رِنج در حال شکست هست و بازار وارد روند خواهد شد. اما شکست به معنی کلایمکس خرید و فروش نیز هست و در اینحالت بازار برمیگردد و یک روند در جهت مخالف شکست شکل میگیرد.

مهمترین نکته در مورد شکست این است که اکثر شکست ها به نتیجه نمیرسند. یعنی بازار تمایل ذاتی دارد که به حرکت قبلی خود ادامه دهد؛ بنابراین بازار در مقابل تغییر مقاومت میکند. یعنی اکثر تلاش ها برای پایان دادن به روند به نتیجه نمیرسد و همچنین اکثر تلاش ها برای پایان دادن به رِنج و شروع روند نیز به نتیجه نمیرسد.

شکست یعنی حرکتی که فراتر از یک نقطه یا سطح قیمتی مهم قرار میگیرد مثل خط روند، سقف و کف قبلی، سقف و کف شمع قبلی. این نقطه یا سطح قیمتی، همان نقطه شکست هست و بعد ممکن است بازار برگردد به سمت نقطه شکست. در اینحالت یک پولبک با هدف تست نقطه شکست شکل میگیرد.

فاصله بین نقطه شکست و پولبک، همان شکاف میباشد. بعد از یک شکست قوی، باید حرکت مورد نظر به اندازه چند شمع ادامه یابد تا بازار در جهت خرید یا فروش قرار بگیرد. همچنین در اینحالت شمع شکست باید نسبتا قوی باشد و سایه های بلندی نداشته باشد.

بازار با دو هدف، شکست شکل میدهد:1-برگشت روند  2-خروج از رِنج و وارد شدن به روند. هر وقت بازار در رِنج باشد، به این معنی است که در حالت شکست قرار دارد.

زمانی که رِنج داریم، در هر دو طرف معامله میشود تا اینکه نهایتا یکی از طرفین تسلیم میشود و بازار یکطرفه میشود؛ بنابراین در اینحالت یک اسپایک شکل میگیرد که همان شکست میباشد. تمام شکست ها همان اسپایک هستند و شامل یک الی چند شمع روندی متوالی هستند.

شکست، رایج هست و در هر چارت و بعد از چندین شمع شکل میگیرد. تمام شکست ها همانند شکاف عمل میکنند. بنابراین هر شمع روندی، یک شکست یا اسپایک و یا کلایمکس هست که شکاف نیز میباشد.  اکثر شکست ها نادیده گرفته میشوند و هر شکست میتواند همزمان چندین حمایت یا مقاومت را بشکند.

گاهی اوقات ستاپ هایی در هر دو جهت شکل میگیرد که هر دو منطقی هستند و بنابراین بازار در حالت شکست قرار دارد. در اینحالت تریدرها آماده هستند که در جهت شکست وارد شوند.

شکست یکی از رایج ترین حالات در هر چارت هست و به همین دلیل باید شکست را بطور کامل بشناسیم و بتوانیم شکست ناموفق و موفق را تشخیص دهیم.

سقف شمع قبلی، یک سقف در تایم فریم پایینتر است. بنابراین اگر بازار بالاتر از سقف شمع قبلی قرار بگیرد، این یعنی در تایم فریم پایینتر، سقف بالاتر داریم. اگر سقف قبلی در تایم فریم مورد نظر ما شکسته شود آنگاه در تایم فریم بالاتر، سقف شمع قبلی شکسته شده است. عکس اینحالت برای کف شمع نیز صدق میکند.

Untitled design 9 scaled - شکست (بریک اوت) چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم

گاهی اوقات رِنج شکسته میشود و بازار وارد یک روند جدید میشود. اما گاهی هم رِنج شکسته میشود و وارد یک رِنج بزرگتر میشویم.

مثلا اگر رِنج داشته باشیم و بازار سقف رِنجی که در پایین صفحه شکل گرفته است را بشکند، آنگاه اکثر تریدرها انتظار دارند که بازار هنوز در یک رِنج بزرگتر باشد و نه در یک روند صعودی.

همچنین ممکن است در رِنج، یک کلایمکس خرید شکل بگیرد و بازار صرفا بخواهد سقف رِنج بزرگتر را تست کند. به همین دلیل وقتی شمع روندی سفید و بزرگ در سقف رِنج شکل میگیرد، تریدرهای حرفه ای نمیخرند بلکه ترجیح میدهند معامله خرید را ببندند و سود بگیرند و برخی هم معامله فروش باز میکنند چون انتظار دارند شکست صعودی به نتیجه نرسد.

وقتی اسپایک صعودی قوی داریم، میتوانیم در ستاپ H1 بخریم اما اینحالت زمانی درست است که روند صعودی داشته باشیم و نه اینکه اسپایک صعودی در سقف رِنج شکل گرفته باشد. چون در اینحالت اکثر شکست ها به نتیجه نمیرسند.

بطور کلی اگر شکست صعودی قوی داشته باشیم ولی پایینتر از سقف در سمت چپ چارت باشد، آنگاه انتظار میرود برگشت شکل بگیرد. اگر از نظر شما بازار همچنان در رِنج قرار دارد، بهتر هست که در سقف اسپایک نخرید و در اینحالت  فقط در پولبک بخرید.

وقتی روند صعودی داریم، تریدرهای حرفه ای به سرعت در اسپایک صعودی میخرند چون انتظار دارند حرکت صعودی ادامه یابد(حتی اگر بعد از ورود آنها سریعا پولبک شکل بگیرد). در اینحالت اگر پولبک شکل بگیرد، آنها حجم معامله را اضافه میکنند.

فرض کنیم یک شکست صعودی قوی داریم که به اندازه چند شمع است. در اینحالت تریدرهای بیشتری به این نتیجه میرسند که بازار در جهت خرید قرار گرفته است، پس میخرند.

هر چقدر تریدرها مطمئن تر میشوند که بازار بالاتر میرود، بیشتر میخرند. اینحالت باعث میشود که اسپایک سریع تر رشد کند. پس وقتی بازار بالاتر میرود، بیشتر میخرند و این باعث میشود اسپایک بزرگتر شود.

مبتدی ها به اسپایک نگاه میکنند و تعجب میکنند که چه کسی در سقف اسپایک میخرد؟! اما چیزی که متوجه نمیشوند این است که موسسات مطمئن هستند که بازار بالاتر میرود و به همین دلیل در کل این حرکت صعودی میخرند چون نمیخواهند صبر کنند که پولبک شکل بگیرد و این حرکت صعودی را از دست بدهند.

از طرف دیگر مبتدی ها میترسند چون حد ضرر در زیر اسپایک و یا در نیمه آن قرار دارد یعنی حد ضرر دور شده است. موسسات این را میدانند و حجم معامله را کاهش میدهند تا ریسک آنها برابر است شود با مقدار ریسک در سایر معاملات. نهایتا در یک مقاومت، خریدارانی که در ابتدای حرکت صعودی خریده بودند، سود میگیرند و این باعث میشود پولبک شکل بگیرد.

وقتی پولبک شکل میگیرد، تریدرهایی که میخواهند با حجم بالا معامله کنند، سریعا میخرند و این باعث میشود اولین پولبک کوچک باشد. از طرف دیگر تریدرهایی که از معامله خرید جاماندند نیز در پولبک میخرند.

Untitled design 12 scaled - شکست (بریک اوت) چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم

بعضی از تریدرها تمایل ندارند در اسپایک بخرند چون ریسک آنها زیاد هست(یعنی حد ضرر در کف اسپایک قرار میگیرد). بلکه ترجیح میدهند در قیمت ارزان تر بخرند و به همین دلیل صبر میکنند که پولبک شکل بگیرد و بعد میخرند. اگر همه میخواهند در پولبک بخرند، چرا اصلا باید پولبک شکل بگیرد؟ در اینحالت پولبک شکل میگیرد چون همه بدنبال خرید نیستند.

یعنی تریدرهای حرفه ای که در قیمت پایینتر خریدند، میدانند که ممکن است بازار در هر لحظه برگردد و وقتی حس میکنند که بازار به مقاومت رسیده است و ممکن است برگردد، آنگاه در آنجا بخشی از سود را میگیرند و گاهی اوقات هم کل معامله را میبندند. در اینحالت حرفه ای ها بدنبال این نیستند که در اولین پولبک و در چند تیک پایینتر بخرند.

حرفه ای ها میفروشند چون میترسند برگشت و یک پولبک عمیق شکل بگیرد. اگر انتظار داشتند پولبک فقط به اندازه چند تیک باشد و بعد حرکت صعودی ادامه پیدا میکرد، آنگاه اصلا معامله خود را نمیبستند.

بنابراین حرفه ای ها همیشه در سطوح مقاومتی، سود میگیرند و این سطوح مقاومتی عبارتند از تارگت گام اندازه گیری شده، خط روند، خط کانال، سقف جدید و یا کفِ رِنج بالایی.

اکثر معاملات توسط کامپیوترها انجام میشود پس همه چیز بر پایه ریاضیات است و این یعنی تارگت ها برای گرفتن سود، بر اساس قیمتهای روی چارت تعیین میشوند. تریدرها با تمرین میتوانند این تارگت ها را شناسایی کنند و در همانجا سود بگیرد و انتظار داشته باشند که در آن ناحیه، پولبک شکل بگیرد.

گاهی اوقات در اسپایک صعودی، یک الگوی سقف شکل میگیرند و فروشندگان ریسک پذیر میتوانند اسکلپ کنند(البته اگر پولبک به اندازه کافی بزرگ باشد که بتوانند اسکلپ کنند).

اما اکثر تریدرهایی که اینکار را میکنند، نهایتا ضرر میکنند چون اکثر پولبک ها آنقدر بزرگ نمیشوند که آنها بتوانند اسکلپ کنند؛ و یا ممکنه معادله تریدر ضعیف باشد(یعنی حالتی که احتمال سودآوری ضربدر مقدار سود، کوچکتر از احتمال ضرردهی ضربدر مقدار ریسک است).

آیا باید در جهت شکست معامله کنیم؟ و یا میبایست در جهت مخالف شکست ترید کنیم؟

 

تریدرها ممکن است در جهت شکست و یا در جهت مخالف آن معامله کنند. اینحالت بستگی به این دارد که آیا از نظر آنها شکست موفق خواهد بود یا خیر؟!

راه های زیادی برای ورود در جهت روند وجود دارد. وقتی تریدرها به این نتیجه رسیدند که حرکت مورد نظر ادامه خواهد یافت آنگاه سریعا وارد بازار میشوند. ورود در هنگام شکل گیری یک شکست، کار دشواری است چون ریسک بزرگتر است و همچنین حرکت مورد نظر سریع میباشد.

به همین دلیل در اینحالت معمولا تریدرها نمیتوانند فکر کنند و تریدی انجام دهند چون نگران مقدار ضرر هستند و این یعنی حجم معامله بالاست. بنابراین باید حجم معامله را کاهش دهند تا بتوانند سریعا وارد معامله شوند.

وقتی یک معامله ترسناک هست و مردد هستید که وارد شوید یا نه، آنگاه میتوانید حجم معامله را به 1/3 یا 1/4 کاهش دهید و حد ضرر را دور بگذارید. پس در اینحالت بهتر است که با حجم کم وارد شویم و سود زیادی بدست بیاوریم تا اینکه اصلا وارد نشویم.

بنابراین نباید انقدر صبر کنید که معاملات خوب از دست بروند و مجبورا در ستاپ های ضعیف وارد بشوید و ضرر کنید. پس در ابتدا یک ستاپ خوب را پیدا کنید و بعد با حجم کم وارد شوید.

به محض اینکه تریدرها به این نتیجه برسند که بازار در جهت خرید یا فروش قرار گرفته است، آنگاه منتظر هستند که روند شکل بگیرد و در اینحالت باید در اسرع وقت وارد بازار شوند.  مثلا اگر یک شکست صعودی قوی داشته باشیم، آنگاه خریداران میتوانند در قیمت پایانی یک شمع شکست بخرند.

همچنین میتوانند صبر کنند تا شمع بعدی هم صعودی باشد و بعد در قیمت پایانی آن سفارش لیمیت بگذارند که بخرند و یا میتوانند در قیمت بازار بخرند.  در اینحالت تریدرها میتوانند صبر کنند که اولین پولبک شکل بگیرد و بعد در قیمت پایانی آن و یادر کف آن و یا در یک تیک بالاتر از کف آن و یا در یک تیک پایینتر از کف آن سفارش لیمیت بگذارند که بخرند.

اگر شمع شکست خیلی بزرگ نباشد، آنگاه کف شمع بعدی میتواند سقف شمعی که قبل از شکست شکل گرفته است را تست کند یعنی در اینحالت نقطه شکست، تست میشود.

پس در اینحالت تریدرها میتوانند در سقف این شمع و یا کمی بالاتر، سفارش لیمیت بگذارند که بخرند و حد ضرر را هم در زیر شمع شکست قرار دهند. اگر تریدرها پایینتر از شمع پولبک، سفارش لیمیت بگذارند ولی سفارش آنها اجرا نشود آنگاه میتوانند در یک تیک بالاتر از سقف آن، سفارش استاپ بگذارند.

اگر شکست قوی باشد، تریدرها میتوانند در اولین ستاپ H1 بخرند که همان پولبکی هست که بعد از شکست شکل گرفته است. در ادامه حرکت، میتوانند به چارت 1 یا 2 یا 3 دقیقه ای بروند و در کف شمع قبلی بخرند و یا میتوانند در بالای شمع سیگنال H1 یا H2 بخرند؛ و همچنین میتوانند در میانگین متحرک، سفارش لیمیت بگذارند که بخرند.

Untitled design 5 1 scaled - شکست (بریک اوت) چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم

وقتی شکست قوی داریم، بعد از ورود به معامله باید آن را مدیریت کنیم یعنی باید سوئینگ کنیم و معامله را تا حدسود نگه داریم و نه اینکه خیلی زود سود بگیریم و اسکلپ کنیم. چون در اینحالت خریداران انتظار دارند تمام تلاش های فروشندگان به نتیجه نرسد و به همین دلیل در تمام برگشت های نزولی میخرند.

یعنی خریداران در قیمت پایانی شمع های نزولی میخرند(حتی اگر شمع نزولی بزرگ باشد و سایه پایینی نداشته باشد). در اینحالت به محض اینکه بازار پایینتر از کف شمع قبلی یا کف قبلی و یا وقتی پایینتر از سطح حمایتی قرار میگیرد، خریداران میخرند.

همچنین در اینحالت خریداران در هر تلاش بازار برای ادامه حرکت صعودی نیز میخرند مثلا بالاتر از سقف شمع روندی سفید و یا بالاتر از سقف شمع قبلی میخرند و یا وقتی بازار بالاتر از سطح مقاومتی قرار میگیرد، میخرند.

در روند نزولی قوی، تریدرها دقیقا عکس اینحالت عمل میکنند یعنی در بالا و پایین شمع ها میفروشند و همچنان در بالا و پایین حمایت و مقاومت نیز میفروشند. فروشنده ها در بالای شمع روندی سفید میفروشند چون از نظر آنها هر حرکت صعودی، تلاشی برای برگشت روند است اما اکثر تلاش ها برای برگشت روند به نتیجه نمیرسند.

همچنین فروشنده ها در زیر شمع ها میفروشند چون از نظر آنها هر حرکت نزولی، تلاشی برای ادامه روند نزولی است پس انتظار دارند به نتیجه برسد.

اکثر تلاش ها برای شکست به نتیجه نمیرسد و به همین دلیل اکثر تریدرها بدنبال این هستند که در جهت مخالف شکست، معامله کنند. مثلا اگر یک روند صعودی داشته باشیم و بعد یک شمع روندی سیاه شکل بگیرد که سایه پایینی نداشته باشد، آنگاه اکثر تریدرها انتظار دارند این برگشت نزولی به نتیجه نرسد و در قیمت پایانی این شمع نزولی میخرند.

اگر شمع بعدی، صعودی باشد آنگاه تریدرها در قیمت پایانی آن و یا بالاتر از سقف آن میخرند.

اولین تارگت هم در سقف شمع نزولی قرار میگیرد و تارگت بعدی در گام اندازه گیری شده قرار میگیرد که برابر است با ارتفاع شمع روندی سیاه. در اینحالت بعضی از تریدرها حد ضرر را بر اساس ارتفاع شمع روندی سیاه در پایین قرار میدهند.

وقتی شکست داریم، اطلاعات خیلی سریع شکل میگیرد. اگر دومین و سومین شمع نزولی قوی هم شکل بگیرد آنگاه اکثر تریدرها به این نتیجه میرسند که جهت بازار تغییر کرده و نزولی شده است.

در اینحالت فروشندگان مجدد میفروشند و خریدارانی که در شمع نزولی خریده بودند به این نتیجه میرسند که بازار پایینتر میرود پس معامله خرید را با ضرر میبندند. یعنی وقتی خریداران به این نتیجه میرسند که بازار پایینتر میرود، دیگر منطقی نیست که معامله خرید را نگه دارند.

در اینحالت کار منطقی این است که معامله خرید را ببندند و ضرر را متحمل شوند و بعد مجدد در قیمت پایینتر بخرند. در اینحالت خریداران هم فروختند پس انتظار میرود در چند شمع بعدی، خریدار نداشته باشیم و بازار تا حمایت بعدی افت کند.

اما اگر بعد از اولین شمع نزولی، بازار به سمت بالا حرکت کند، آنگاه فروشندگان به این نتیجه میرسند که اشتباه کرده اند و معامله فروش را میبندند. در اینحالت کسی در طرف فروش قرار ندارد و همه میخرند(یعنی خریداران مجدد میخرند و فروشندگان هم میخرند که معامله فروش را ببندند)،  پس احتمالا بازار در چند شمع بعدی بالاتر خواهد رفت.

تریدرها باید شکست را با توجه به کل چارت بررسی کنند و نه فقط با توجه به آخرین گام. برای مثال اگر یک اسپایک صعودی قوی در حال شکل گیری است، به سمت چپ چارت نگاه کنید. اگر در قیمت جاری، هیچ شمعی در سمت چپ نباشد آنگاه میتوانید در قیمت پایانی شمع ها بخرید و حد ضرر را هم در کف اسپایک بگذارید.

در این حالت ریسک بزرگ هست و باید با حجم کم معامله کنید. اما در شکست قوی، 60 درصد احتمال دارد که بازار به تارگت گام اندازه گیری شده برسد(این تارگت بر اساس ارتفاع اسپایک تعیین میشود).

بنابراین در اینحالت معادله تریدر قوی هست. اما اگر اسپایک صعودی همچنان پایینتر از سقف 20 الی 30 شمع قبلی هست، آنگاه احتمالا بازار در رِنج قرار دارد. در رِنج دائما اسپایک های صعودی قوی شکل میگیرد و بازار به سقف رِنج میرسد اما بعد برمیگردد و به کف رِنج میرسد یعنی شکست صعودی به نتیجه نمیرسد.

به همین دلیل وقتی شمع روندی سفید در سقف رِنج شکل میگیرد، بهتر هست که در قیمت پایانی آن نخریم چون پرریسک هست. در اینحالت بهتر هست صبر کنیم و در پولبک بخریم. تا وقتی تریدرها به این نتیجه نرسیده اند که بازار در روند قرار دارد، باید همچنان آن را همانند رِنج معامله کنند.

وقتی در روند صعودی، یک حرکت صعودی بالاتر از سقف قبلی شکل میگیرد، آنگاه سه حالت به وجود می آید:1-خرید بیشتر 2- گرفتن سود 3- باز کردن معامله فروش. وقتی روند صعودی قوی هست آنگاه خریداران در شکست سقف های قبلی، مجدد میخرند و بعد گام اندازه گیری شده شکل خواهد گرفت.

اگر بعد از شکست صعودی، بازار مجدد بالا برود و تریدرها بتوانند قبل از شکل گیری پولبک، اسکلپ کنند، آنگاه میتوان گفت که در سقف شکست صودی خرید شده است.اما اگر بعد از شکست صعودی، بازار اصلاحی شود و نشانه هایی مبنی بر ضعیف بودن خریداران شکل بگیرد، آنگاه میتوان گفت که خریداران در سقف شکست صعودی سود گرفته اند و بدنبال این هستند که پایینتر بخرند.

اگر بعد از شکست صعودی، بازار برگردد آنگاه میتوان گفت که فروشندگان در سقف شکست صعودی فروخته اند و انتظار میرود بازار به اندازه 10 شمع و دو گام نزولی به سمت پایین حرکت کند.

Untitled design 14 scaled - شکست (بریک اوت) چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم

تا زمانی که اخبار شوکه کننده ای نداشته باشیم، تریدرها ناگهان از حالت خرید افراطی به فروش افراطی تغییر جهت نمیدهند. یعنی تغییر روند به مرور انجام میشود.

یعنی وقتی روند صعودی داریم، ابتدا قدرت خریدارن کم میشود و بعد خنثی میشود و بعد قدرت فروشندگان زیاد میشود. اگر در اینحالت تعداد تریدرها زیاد باشد، بازار وارد اصلاح عمیق تری میشود و بعد روند نزولی شکل میگیرد.

موسسات مالی برای تعیین انتهای روند از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. زمانی که موسسات به این نتیجه برسند که ریسک از دست دادن یک حرکت صعودی قوی، کم هست آنگاه در بالای سقف ها نمیخرند و ترجیح میدهند در پولبک بخرند.

اگر بازار در نزدیکی سقف قبلی باشد و مردد شود، این یعنی بازار دو طرفه شده است و خریداران در سقف های جدید میفروشند که سود بگیرند. در اینحالت هر چند بازار در جهت خرید است اما تریدرها ترجیح میدهند در پولبک بخرند. به همین دلیل بعد از شکل گیری سقف جدید، تریدرها سود میگیرند.

در اینحالت ممکن است بعد از سقف، بازار برگردد اما اکثر برگشت های نزولی ناموفق هستند و تبدیل میشوند به پرچم صعودی و بعد یک سقف جدید شکل میگیرد.

وقتی یک گام صعودی شکل میگیرد که سقف قبلی را تست کند، باید دقت کنیم که این گام به چه شکل است یعنی اگر تعداد شمع های نزولی و همپوشانی بین شمع ها زیاد باشد و سایه بالایی بزرگ باشد و همچنین اگر شمع های روندی سفید ضعیف باشند آنگاه اینحالت نشان میدهد که بازار دو طرفه شده است.

یعنی خریداران در سقف شمع ها سود میگیرند و فقط در کف شمع ها میخرند و همچنین فروشندگان در سقف شمع ها میفروشند.

بنابراین در اینحالت خریداران در سقف شمع ها سود میگیرند و فقط در کف شمع ها میخرند و از طرف دیگر فروشندگان شروع میکنند به فروش در سقف شمع ها. یعنی وقتی بازار به سقف روند صعودی نزدیک میشود، خریداران سود میگیرند و فروشندگان بیشتر میفروشند.

اکثر تریدرها تمایل ندارد جهت معامله را تغییر دهند پس اگر انتظار داشته باشند سیگنال برگشتی شکل بگیرد آنگاه ترجیح میدهند معاملات خرید را ببندند و صبر کنند که یک سیگنال برگشتی شکل بگیرد. پس ضرر این خریداران در آخرین گام صعودی باعث میشود که این گام آخر، ضعیف تر شود.

اگر بعد از شکست سقف قبلی، یک برگشت نزولی خیلی قوی شکل بگیرد، این یعنی فروشندگان کنترل بازار را در دست گرفته اند(حداقل برای کوتاه مدت). از طرف دیگر خریداران منتظر بودند که یک پولبک کوچک شکل بگیرد و بعد بخرند اما وقتی یک برگشت نزولی قوی شکل میگیرد، خریداران به این نتیجه میرسند که بازار پایینتر خواهد رفت.

بنابراین خریداران صبر میکنند که یک پولبک عمیق تر شکل بگیرد. در اینحالت خریدار نداریم و این باعث میشود که بازار حداقل به اندازه 10 شمع و دو گام نزولی به سمت پایین حرکت کند.

وقتی یک روند جدید شکل میگیرد، تریدرها طرز فکر خود را تغییر میدهند. یعنی وقتی روند صعودی تبدیل میشود به روند نزولی، آنگاه تریدرها در بالای شمع ها، سفارش بای استاپ(Buy Stop) نمیگذارند و همچنین در زیر شمع ها هم سفارش بای لیمیت (Buy Limit) نمیگذارند. بلکه در اینحالت در بالای شمع ها، سفارش سل لیمیت (Sell Limit) میگذارند و همچنین در زیر شمع ها، سفارش سل استاپ (Sell Stop) قرار میدهند.

از طرف دیگر وقتی روند نزولی تبدیل میشود به روند صعودی، تریدرها در زیر شمع ها، سفارش سل استاپ نمیگذارند و همچنین در بالای شمع ها، سفارش سل لیمیت قرار نمیدهد. یعنی عکس اینحالت عمل میکنند و در بالای شمع ها، سفارش بای استاپ میگذارند و در کف شمع ها، سفارش بای لیمیت قرار میدهند.

فقط یک حالت وجود دارد که شکست صعودی در یک روند صعودی بعنوان یک موقعیت عالی برای فروش دیده میشود و در اینحالت معمولا فروشندگان کنترل بازار را در دست میگیرند. پولبک، یک روند مینور در جهت مخالف هست و تریدرها انتظار دارند پولبک به زودی تمام شود و روند قبلی ادامه یابد.

وقتی در یک روند نزولی قوی، پولبک شکل میگیرد آنگاه بازار معمولا یک روند صعودی مینور در قالب دو گام شکل میدهد. وقتی بازار بالاتر از سقف اولین گام صعودی قرار میگیرد، یعنی سقف قبلی در روند صعودی مینور شکسته شده است. اما از نظر اکثر تریدرها این حرکت صعودی صرفا یک پولبک هست که بزودی تمام خواهد شد.

بنابراین اکثر تریدرها در این شکست صعودی، میفروشند. پس نهایتا بعد از شکسته شدن سقف قبلی در این پولبک، این روند صعودی مینور یا پولبک برمیگردد و بازار در جهت روند ماژور حرکت میکند.

Untitled design 8 scaled - شکست (بریک اوت) چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم

اینحالت در روند نزولی نیز صدق میکند. وقتی روند نزولی قوی هست و شکست نزولی و کف جدید شکل میگیرد، آنگاه فروشندگان مجدد میفروشند و انتظار دارند بازار به تارگت(مثلا بر اساس گام اندازه گیری شده) برسد.

وقتی روند ضعیف میشود، پرایس اکشنی در کف جدید شکل میگیرد واضح نیست و این یعنی فروشندگان در کف های جدید سود میگیرند و نه اینکه مجدد بفروشند. همینطور که قدرت روند نزولی کمتر میشود، خریداران در کف های جدید میخرند و بدین ترتیب میتوانند یک الگوی کف و نهایتا یک برگشت صعودی قوی شکل دهند.

وقتی روند بزرگ میشود معمولا تبدیل میشود به رِنج، اما معمولا بعد از اولین رِنج، روند قبلی ادامه پیدا میکند. در اینحالت که روند بزرگ میشود، خریداران و فروشندگان حرفه ای چگونه عمل میکنند؟ وقتی یک روند صعودی قوی داریم، پولبک ها کوچک هستند چون خریداران در پولبک ها میخرند.

اما ممکن است خریداران بترسند که پولبک شکل نگیرد و بازار بالاتر برود، به همین دلیل تکه تکه میخرند. یعنی بدنبال هر دلیلی برای خرید هستند. پس تعداد زیادی تریدر بزرگ در بازار هست که به هر دلیلی میخرند. یعنی در چند تیک پایینتر، سفارش لیمیت میگذارند که بخرند و همچنین در چند تیک بالاتر از کف شمع قبلی هم سفارش لیمیت میگذارند که بخرند.

همچنین میتوانند در کف شمع قبلی و پایینتر از آن نیز بخرند. یعنی بالاتر از سقف شمع قبلی و سقف سوئینگ، سفارش بای استاپ میگذارند؛ همچنین در قیمت پایانی شمع روندی سفید یا سیاه نیز میخرند.

در اینحالت یک شمع روندی سیاه، در واقع یک فرصت برای خرید در قیمت مناسب هست و شمع روندی سفید هم نشان میدهد که بازار سریع حرکت خواهد کرد.

در اینحالت فروشندگان حرفه ای میبینند که بازار بالاتر خواهد رفت پس منطقی نیست که بفروشند. پس صبر میکنند تا در قیمت بالاتر بفروشند. چقدر بالاتر؟ هر موسسه ای، معیارهای خود را دارد اما وقتی بازار به قیمتی برسد که اکثر تریدرها به این نتیجه برسند که بازار بالاتر نخواهد رفت، آنگاه میفروشند.

اگر اکثر فروشندگان در یک ناحیه قیمتی بفروشند، آنگاه تعداد شمع های روندی سیاه افزایش میابد و در بالای شمع ها، سایه شکل میگیرد. اینها نشانه های فشار فروش هست و به این معنی است که قدرت خریداران، کم و قدرت فروشندگان زیاد شده است.

نهایتا خریداران حرفه ای در بالای سقف سوئینگ نمیخرند بلکه وقتی سقف جدید شکل میگیرد، سود میگیرند. در اینحالت خریداران همچنان بر این باور هستند که بازار بالاتر خواهد رفت اما ترجیح میدهند با احتیاط بخرند و به همین دلیل فقط در پولبک میخرند.

زمانی که معاملات دو طرفه زیاد میشود و تعداد شمع های روندی سیاه افزایش میابد، آنگاه خریداران حرفه ای ترجیح میدهند فقط در کف رِنج بخرند و بدنبال این هستند که در سقف، سود بگیرند.

در اینحالت فروشندگان حرفه ای در سقف های جدید میفروشند و اگر بازار بالاتر برود، مجدد میفروشند. سپس ممکن است در کف رِنج، بخشی از سود را بگیرند چون این امکان وجود دارد که بازار برگردد بالا و سقف جدید شکل دهد. اما در هر حال، فروشندگان بدنبال این هستند که در سقف جدید بفروشند.

از یکجایی به بعد، بازار 50-50 میشود و کنترل بازار در دست هیچکس نیست(نه خریداران و نه فروشندگان). پس در اینحالت بازار خنثی میشود. اما نهایتا فروشندگان به خریداران غلبه میکنند و روند نزولی شروع میشود.

وقتی روند خیلی طولانی میشود، معمولا شکست های قوی و غیرمعمولی در انتهای روند شکل میگیرد که میتواند نشاندهنده شکاف خستگی باشد. برای مثال وقتی یک روند صعودی طولانی داریم، خریداران و فروشندگان تمایل دارند یک شمع روندی سفید و بزرگ شکل بگیرد چون انتظار دارند یک حرکت موقتی باشد که متعاقبا یک فرصت عالی و تکرار نشدنی هست.

وقتی بازار به تارگت های مشخص شده نزدیک میشود (مثل گام اندازه گیری شده، خط روند یا کانال)، آنگاه خریداران و فروشندگان حرفه ای دست از فروش برمیدارند(مخصوصا اگر این حرکت در قالب دومین یا سومین گام صعودی و به شکل کلایمکس خرید باشد). در اینحالت فروشنده نداریم و این باعث میشود بازار وکیوم شود به سمت بالا.

Untitled design 7 scaled - شکست (بریک اوت) چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم

پس در اینحالت تریدرها میخرند تا اینکه نهایتا مومنتوم کم شود. یعنی در اینحالت تریدرهای کمی هستند که بفروشند و این باعث میشود یک یا دو شمع روندی نسبتا بزرگ شکل بگیرد. این اسپایک صعودی نشان میدهد که تریدرهای حرفه ای منتظر چنین حرکتی بودند و ناگهان وارد میشوند و شروع به فروش میکنند.

یعنی در آنجا خریداران سود میگیرند و فروشندگان هم معامله فروش باز میکنند. بنابراین در اینحالت تریدرها در قیمت پایانی شمع صعودی و یا بالاتر از آن و یا در قیمت پایانی شمع بعدی(مخصوصا اگر ضعیف باشد) میفروشند. همچنین تریدرها در قیمت پایانی شمع های بعدی و پایینتر از کف شمع قبلی هم میفروشند.

یعنی وقتی یک شمع روندی سیاه و بزرگ میبینند، در قیمت پایانی آن و پایینتر از کف آن میفروشند. تریدرهایی که بر اساس مومنتوم معامله میکنند، در آنجا سود میگیرند.

در اینحالت خریداران و فروشندگان انتظار دارند یک اصلاح بزرگتر و عمیق تر شکل بگیرد و خریداران تا وقتی 10 شمع و دو گام اصلاحی شکل نگیرد، نمیخرند. وقتی 10 شمع و دو گام اصلاحی شکل بگیرد، خریداران در حالتی میخرند که حرکت نزولی ضعیف باشد.

از طرف دیگر فروشندگان هم انتظار دارند یک حرکت نزولی شکل بگیرد و سریع سود نخواهند گرفت. اما مبتدی ها این شمع روندی سفید و بزرگ را به گونه ای دیگر تحلیل میکنند.

یعنی مبتدی هایی که میخواهند بخرند، صبر میکنند پولبک شکل بگیرد اما وقتی یک حرکت صعودی قوی شکل میگیرد، احساس میکنند بازار از دست آنها فرار کرده است؛ پس سریع میخرند چون میخواهند مطمئن شوند که صعود بعدی را از دست نمیدهند(مخصوصا به این دلیل که شمع مورد نظر خیلی قوی هست و تقریبا به انتهای روز رسیده ایم).

از طرف دیگر مبتدی هایی که بدنبال فروش هست و احتمالا پایینتر هم فروخته اند، از سرعت این حرکت صعودی میترسند و نگران هستند که حرکت صعودی ادامه یابد و به همین دلیل سود میگیرند.

مبتدی ها بر اساس احساس معامله میکنند و در جهت مخالف کامپیوترها عمل میکنند اما کامپیوترها احساس ندارند! کنترل بازار در دست کامپیوترهاست، پس احساسات مبتدی ها منجر به ضررهای بزرگ میشود(چون در انتهای یک روند صعودی میخرند!).

وقتی در یک روند صعودی قوی، پولبک های نسبتا بزرگ(که شبیه به رِنج کوچک هستند) شکل میگیرد آنگاه این پولبک ها بیشتر شبیه به رِنج عمل میکنند تا پرچم صعودی. در اینحالت جهت شکست کاملا واضح نیست و احتمال شکست صعودی برابر است با احتمال شکست نزولی. در اینحالت اگر سقف جدید شکل بگیرد، احتمالا یک شکست ناموفق در بالای رِنج خواهد بود و بعد بازار برمیگردد پایین.

از طرف اگر در یک روند نزولی قوی، پولبک های نسبتا بزرگ شکل بگیرد، آنگاه این پولبک ها بیشتر شبیه رِنج عمل میکنند تا پرچم نزولی. بنابراین در اینحالت جهت شکست واضح نیست و اگر کف جدید شکل بگیرد، احتمالا یک شکست ناموفق در زیر رِنج خواهد بود و بعد بازار برمیگردد بالا.

Untitled design 15 scaled - شکست (بریک اوت) چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم

هر رِنج در درون روند صعودی یا نزولی شکل میگیرد. وقتی معاملات در هر دو طرف قوی شود، آنگاه رِنج شکل میگیرد و در اینحالت دیگر روند نداریم و حداقل برای مدت کوتاهی بازار وارد رِنج خواهد شد.

نهایتا رِنج به یک سمت شکسته میشود و اگر یک شکست صعودی قوی شکل بگیرد، آنگاه یک روند صعودی قوی خواهیم داشت. اما اگر رِنج به سمت پایین شکسته شود، آنگاه یک روند نزولی قوی خواهیم داشت.

اگر در روند صعودی، فروشندگان وارد شوند و یک پولبک بزرگ شکل دهند که پایینتر از خط روند صعودی و میانگین متحرک قرار گیرد، آنگاه اینحالت نشان میدهد که فروشندگان مطمئن هستند که احتمالا بازار بالاتر نخواهد رفت و به همین دلیل فروشندگان در بالای سقف قبلی میفروشند.

در اینحالت خریداران به این نتیجه میرسند که فقط باید در پولبک های عمیق بخرند. یعنی در چنین شرایطی، خریداران در سقف جدید نمیخرند بلکه سود میگیرند چون قدرت روند صعودی کم شده است. یعنی در اینحالت تریدرهای حرفه ای در سقف های جدید میفروشند.

پس بازار به نقطه چرخش رسیده است و اکثر تریدرها در پولبک های کوچک نمیخرند بلکه بدنبال این هستند که در حرکت صعودی بفروشند.

بنابراین در اینحالت فروشندگان بر بازار غلبه کرده اند و احتمالا یک اصلاح عمیق و یا حتی برگشت روند خواهیم داشت. بعد از اینکه یک گام نزولی قوی شکل گرفت، فروشندگان انتظار دارند سقف پایینتر شکل بگیرد و دوباره بفروشند.

در اینحالت خریدارانی که در پولبک خریدند، به این نتیجه رسیده اند که روند برگشته است و یا حداقل یک پولبک خیلی بزرگتر خواهیم داشت. بنابراین بجای اینکه امیدوار بمانند که سقف بالاتر شکل خواهد گرفت، ترجیح میدهند در سقف پایینتر سود بگیرند و تا زمانیکه یک اصلاح عمیق شکل نگرفته است، مجدد نمیخرند.

خریدارن میدانند که اکثر تلاش ها برای برگشت به نتیجه نمیرسد و خریدارانی که باعث شدند روند صعودی شکل بگیرد، معامله خود را نگه میدارند تا اینکه به این نتیجه برسند که فروشندگان میتوانند بازار را پایین ببرند.

وقتی خریداران ببینند که فشار فروش قوی هست، منتظر میمانند که یک حرکت صعودی شکل بگیرد تا معامله خرید را ببندند. یعنی در اینحالت خریداران میفروشند و این یعنی افزایش عرضه. بنابراین در اینحالت عرضه یا فروش باعث میشود که حرکت صعودی ادامه نیابد.

پس در اینحالت خریداران، معامله خرید را میفروشند و معامله فروش باز میکنند و از طرف دیگر فروشندگان هم میفروشند و تمام اینها باعث میشود فشار فروش افزایش یابد و دومین گام نزولی شکل بگیرد.

Untitled design 11 scaled - شکست (بریک اوت) چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم

عکس اینحالت در روند نزولی صدق میکند. یعنی وقتی بازار در روند نزولی قوی قرار دارد، تریدرها پایینتر از کف شمع قبلی میفروشند. وقتی روند نزولی ضعیف میشود، فروشندگان در کف های جدید سود میگیرند و احتمالا بازار وارد رِنج خواهد شد.

وقتی یک حرکت صعودی قوی در بالای خط روند صعودی و میانگین متحرک شکل بگیرد، فروشندگان در کف های جدید سود میگیرند و خریداران هم میخرند و سعی میکنند کنترل بازار را در دست بگیرند. در نتیجه ممکن است یک حرکت نزولی بزرگتر و یا حتی یک روند صعودی شکل بگیرد.

یک حالت مشابه، زمانی است که یک پولبک بزرگ شکل میگیرد و تریدرها به این نتیجه میرسند که احتمالا روند برگشته است. مثلا اگر در روند صعودی، یک پولبک عمیق و سریع داشته باشیم آنگاه تریدرها به این نتیجه میرسند که احتمالا روند برگشته است.

در اینحالت تریدرها دقت میکنند که ببینند وقتی بازار پایینتر از کف قبلی قرار میگیرد، چه اتفاقی میوفتد. یعنی آیا بازار انقدر پایین میرود که فروشندگان بتوانند سود بگیرند؟ آیا در کف پایینتر، تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران است؟ اگر اینطور باشد آنگاه این حالت نشان میدهد که فروشندگان قوی هستند و احتمالا پولبک  بزرگتر خواهد شد. در اینحالت ممکن است حتی روند برگشته باشد.

وقتی روند صعودی داریم ولی کف پایینتر شکل میگیرد، بازار یا وارد رِنج خواهد شد و یا روند نزولی شکل خواهد گرفت. اگر رِنج شکل بگیرد، به این معنی است که در کف پایینتر، فروشندگان سود گرفتند و خریداران خریدند.

حالت دیگر هم این است که بعد از اینکه کف پایینتر شکل میگیرد، بازار برگردد به سمت بالا. این نشان میدهد که در زیر آن کف، خریداران منتظر بودند که بخرند و احتمالا این حرکت نزولی صرفا یک پولبک بزرگ در روند صعودی است.

یعنی در اینحالت وقتی کف پایینتر شکل میگیرد، فروشندگان سود میگیرند چون از نظر آنها روند هنوز صعودی هست. از طرف دیگر خریداران خریدند چون باور دارند که بازار پایینتر نمیرود و احتمالا بالاتر میرود که سقف قبلی را تست کند.

وقتی یک شکست نزولی در زیر کف قبلی شکل میگیرد، تریدرها بدنبال شواهدی هستند که نشان دهد آیا خریداران برگشته اند و یا فروشندگان کنترل بازار را در دست میگیرند؟ یعنی در اینحالت تریدرها باید تصمیم بگیرند که در کف جدید، قدرت کدام طرف بیشتر است!؟!

برای اینکه چنین تصمیمی بگیرند، رفتار بازار را بررسی میکنند. یعنی اگر شکست نزولی قوی باشد، آنگاه احتمالا حرکت نزولی ادامه یابد. اما اگر شکست نزولی، خیلی قوی و مطمئن نباشد، آنگاه احتمالا فروشندگان سود میگیرند و خریداران میخرند و بازار وارد رِنج خواهد شد. اگر یک برگشت صعودی قوی شکل بگیرد، آنگاه مهمترین عامل این است که فشار خرید قوی باشد.

وقتی بازار در یک روند ضعیف هست، گاهی اوقات یک شمع شکست در جهت روند شکل میگیرد. این شمع شکست، اغلب بعنوان اسپایک عمل میکند و معمولا بعد از آن چند شمع روندی دیگر شکل میگیرد اما معمولا این شمع ها همپوشانی و سایه دارند.

این شمع ها منجر به شکل گیری یک کانال صعودی باریک میشوند. وقتی کانال داریم، بازار معمولا برمیگردد و نقطه شروع کانال را تست میکند. پس در اینحالت انتظار میرود بازار برگردد و ناحیه شکاف را تست کند.

برای مثال اگر یک گام صعودی نسبتا ضعیف داشته باشیم و بعد یک شمع روندی سفید و بزرگ شکل بگیرد و شکست صعودی ایجاد شود ولی بعدش سه یا چهار شمع روندی سفید و کوچک شکل بگیرد، آنگاه این شمع ها معمولا بعنوان یک کانال عمل میکنند.

وقتی بازار پایینتر از اولین شمع های این کانال قرار میگیرد، آنگاه معمولا کمی پایینتر از کف آن قرار میگیرد. در اینحالت شکستی که شکل گرفت منجر به ایجاد شکاف میشود. این شکاف، هم شکاف خستگی است و هم شکاف اندازه گیری شده میباشد. پس این حرکت با هدف تست شکاف شکل گرفته است و معمولا بعد از آن، روند ادامه میابد.

نقطه عطف، یک اصطلاح ریاضیاتی است و بدین معنی میباشد که جهت بازار تغییر کرده است. مثلا فرض کنید یک موج افقی داریم که دائما بالا و پایین میشود. وقتی این موج به سمت پایین میرود، از یکجایی به بعد شیب آن تغییر میکند یعنی به مرور کم شیب میشود تا اینکه کف شکل بگیرد.

Untitled design 16 scaled - شکست (بریک اوت) چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم

برای مثال نقطه میانی در حرف S، همان نقطه عطف در منحنی است چون در این نقطه، شیب و جهت تغییر میکند. نقطه عطف در معامله گری، جایی است که شما انتظار دارید برگشت روند شکل بگیرد(که ممکن است اتفاق نیوفتد). این حرکت ممکن است در هر جهتی شکل بگیرد و این یعنی بازار در حالت شکست قرار دارد. پس در اینحالت تریدرها آماده هستند که در جهت شکست وارد شوند.

در هر حال، یک گام اندازه گیری شده شکل خواهد گرفت و این یعنی حرکت آتی بازار بر اساس الگویی تعیین میشود که منجر به شکل گیری آن حرکت شد.

برای مثال الگوی سقف دوقلو میتواند منجر به شکست صعودی یا نزولی شود. بعد از شکست، بازار معمولا فراتر از نقطه شکست حرکت میکند و میتوانیم تارگت را بر اساس گام اندازه گیری شده تعیین کنیم. یعنی اندازه تارگت برابر است با فاصله بین کف و سقف در الگوی سقف دوقلو.

معمولا بین نقطه شکست و اولین پولبک، یک شکاف شکل میگیرد. سپس میتوانیم گام اندازه گیری شده را بر اساس نیمه این شکاف تعیین کنیم.

وقتی بازار در حالت شکست یا رِنج قرار دارد، ممکن است یک شکست در جهت مخالف شکل بگیرد. برای مثال فرض کنیم یک ستاپ شکست در وسط رِنج شکل گرفته باشد.

در اینحالت ممکن است تعداد خریداران در زیر شمع، بیشتر از تعداد فروشندگان باشد و همچنین ممکن است تعداد فروشندگان در بالای شمع، بیشتر از تعداد خریداران باشد. اگر شرایط واضح نیست و نمیتوانید تشخیص دهید که آیا معادله تریدر منطقی هست یا خیر، پس در اینحالت بهتر هست که صبر کنید تا واضح شود.

در سقف و کف رِنج، ممکن است سه اتفاق رخ دهد: 1- برگشت  2- شکست ناموفق و شکل گیری برگشت  3- شکست موفق. بنابراین فقط یکی از اینحالات منجر به شکل گیری روند میشود. اینحالت نشان میدهد که اکثر شکست ها به نتیجه نمیرسند.

وقتی یک شکست در جهت مخالف روند شکل میگیرد آنگاه تریدرهایی که در جهت مخالف روند معامله کرده اند، سعی میکنند یک کانال(مثل اسپایک و بعد کانال) شکل دهند و یا تلاش میکنند بعد از اسپایک، یک روند جدید شکل بگیرد. اما تریدرهایی که در جهت روند معامله میکنند، معمولا میتوانند شکست را در طی چند شمع برگردانند و آن را تبدیل کنند به پرچم.

برای مثال فرض کنید یک کانال نزولی داریم و بعد یک یا دو شمع روندی سفید و بزرگ شکل میگیرد که سقف کانال نزولی را میشکند. در اینحالت خریداران امیدوارند بعد از پولبک، یک کانال صعودی شکل بگیرد.

اما در چنین حالاتی، معمولا خریداران موفق نمیشوند و اسپایک صعودی تبدیل میشود به پرچم نزولی. یعنی در چنین شرایطی از نظر فروشندگان، این اسپایک صعودی یک فرصت مناسب بود که مجدد بتوانند در قیمت بالاتر بفروشند.

1 - شکست (بریک اوت) چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم

وقتی روند صعودی بتواند سقف قبلی را بشکند، آنگاه برخی از تریدرها میخرند، برخی میفروشند و برخی هم سود میگیرند(شکل بالا را ببینید). اگر روندی که قبل از شکست داشتیم، ادامه یابد و خیلی قوی باشد آنگاه برخی از تریدرها سود میگیرند(مثلا بعد از شمع 5، 12 و 17 در شکل بالا).

اما تعداد خریداران جدید بیشتر از فروشندگان است و به همین دلیل روند سریعا ادامه میابد. در ادامه روند، خرید کم میشود و تریدرهای بیشتری سود میگیرند(مثلا بعد از شمع 19).

وقتی اکثر موسسات به این نتیجه برسند که روند به اوج خود رسیده است، آنگاه اکثر خریداران سود میگیرند و فقط بعد از اینکه یک اصلاح در حد 10 شمع و دو گام شکل گرفت، میخرند.

وقتی اصلاح در حد 10 شمع و دو گام باشد، عملا به این معنی است که اصلاح زمان بیشتری میبرد و صرفا یک پولبک کوچک نمیباشد. یعنی در چنین حالتی حداقل 10 شمع و دو گام شکل میگیرد و گاهی اوقات منجر به شکل گیری برگشت روند میشود.

هر وقت شکست داشته باشیم، ممکن است این شکست به نتیجه نرسد و برگشت روند شکل بگیرد. اگر این شکست در شرایط مناسبی شکل گرفته باشد و شمع برگشتی هم قوی باشد، آنگاه شانس بیشتری برای موفقیت دارد.

اگر شمع شکست و اسپایک، قوی تر از شمع برگشتی باشد آنگاه احتمال زیادی ندارد که یک برگشت در قالب کلایمکس شکل بگیرد، بلکه احتمالا بالایی دارد که در طی چند شمع بعدی، برگشت به نتیجه نرسد و تبدیل شود به پولبکی که بعد از شکست شکل میگیرد و بعد روند ادامه یابد.

برای مثال شمع شماره 12 در شکل بالا، یک شمع برگشتی کوچک است که بعد از یک اسپایک صعودی خیلی قوی تر شکل گرفته است. یعنی قبل از آن یک روند صعودی در قالب یک کانال صعودی باریک داشتیم و همچنین شکاف صعودی هم شکل گرفته بود.

پس اینحالت نشان میدهد که احتمالا برگشت نزولی موفق نباشد و خریداران در کف شمع 12 و یا پایینتر از آن میخرند. شمع بعدی، دوجی هست و یک شمع قوی برای ورود فروشندگان نمیباشد. پس میتوان تا حدودی با قطعیت گفت که در بالای دوجی، تعداد خریداران بیشتر از فروشندگان است.

پس این دوجی تبدیل شد به پولبکی که بعد از شکست شکل میگیرد یعنی سیگنال خرید (یا ستاپ خریدِ H1) میباشد. شمع بعدی، یک شمع صعودی هست و خریداران زیادی در بالای سقف آن خریدند.

بطور کلی وقتی تریدرها منتظر هستند که بالاتر از یک شمع صعودی بخرند آنگاه احتمال بالایی دارد که آن شمع، یک شمع سیگنال خرید باشد.

شمع شماره 14، یک شمع شکست هست اما در نزدیکی قیمت پایانی بسته شد و یک دوجی سیاه شکل گرفت که یک سیگنال ضعیف برای فروش در این کانال صعودی باریک هست. در اینحالت خریداران انقدر قوی بودند که در شمع 14 نفروختند، بلکه در کف این شمع نزولی و یا بالاتر از کف آن، سفارش لیمیت گذاشتند که بخرند.

دراینحالت خریداران توانستند بر فروشندگان غلبه کنند، پس معاملات فروش تریگر نشد و بازار بالاتر رفت. بنابراین شمع 14 نیز تبدیل شد به پولبکی که بعد از شکست شکل گرفت. همچنین شمع 15 نیز یک پولبک هست که بعد از شکست شکل گرفته است پس تریدرها بالاتر از سقف آن خریدند.

پس در حالات بالا چند مثال را بررسی کردیم که بتوانیم قدرت شکست با برگشت را مقایسه کنیم. یک حالت دیگر در شمع 5 شکل گرفته است. شمع نزولی که بعد از شمع 5 شکل گرفت، سیگنالی است که نشان میدهد احتمالا شکست صعودی که بعد از شمع 4 شکل گرفت، ممکن است ناموفق باشد.

اما قبل از این سیگنال فروش، یک اسپایک صعودی داشتیم که به اندازه سه شمع بود، پس احتمال کمی دارد که این شمع نزولی بتواند روند را برگرداند.

شمع بعدی، یک پولبک هست که بعد از شکست شکل گرفته است و ستاپ خرید میباشد اما بدنه نزولی دارد، پس سیگنال قوی و خوبی برای خرید نیست. شمع بعدی، بدنه سفید داشت پس اگر بالاتر از سقف آن بخریم، احتمال بیشتری برای موفقیت داریم.

در شمع 10، یک شکست در بالای الگوی ii(پرچم صعودی) شکل گرفت اما این شکست تبدیل شد به شمع برگشتی. بنابراین این شکست صعودی ضعیف بود و در نتیجه احتمال بالایی داشت که این شکست به نتیجه نرسد. پس این شمع شکست، سیگنال شکست ناموفق نیز بود.

گاهی اوقات اصلاح قیمت منجر به شکست خط روند صعودی میشود و فشار فروش آنقدر قوی میشود که در سقف جدید، فروشندگان میفروشند(مثل شمع 25). یعنی در آنجا خریدهای کمی انجام شد و برخی از خریداران سود گرفتند، سپس بازار تا انتهای روز به دست فروشندگان افتاد.

خریداران و فروشندگان منتظر آخرین و شکست به سمت شمع 19 بودند. یعنی انتظار داشتند که بعد از این روند صعودی طولانی، یک اسپایک صعودی بزرگ شکل بگیرد چون بعد از آن اصلاح قیمتی خواهیم داشت و این یک فرصت معاملاتی است.

شمع 11 تا 12، اولین اسپایک صعودی است و شمع 15 تا 17، دومین اسپایک صعودی میباشد. شمع 18 تا 19 هم سومین کلایمکس متوالی هست.  اغلب اوقات، کلایمکس خرید منجر به شکل گیری 10 شمع و دو گام اصلاحی میشود و بازار در زیر میانگین متحرک قرار میگیرد.

قبل از شمع 19، یک کلایمکس خرید داشتیم که شامل دو شمع صعودی بود. پس خریداران و فروشندگان در قیمت پایانی این شمع صعودی و یا بالاتر از سقف آن میفروشند و یا در قیمت پایانی شمع 19 و یا پایینتر از کف آن میفروشند. تا وقتی اصلاح دو گامی تکمیل نشد، خریداران مجدد نخریدند و فروشندگان هم سود نگرفتند (یعنی در ناحیه شمع 21 تا 24 این اصلاح تکمیل شد).

حرکت نزولی به اندازه کافی قوی هست و ممکن است بعد از تست سقفی که در شمع 19 شکل گرفته است، روند برگردد و بازار وارد روند نزولی شود؛ همینطور هم شد و یک حرکت نزولی شکل گرفت (از شمع 25 تا انتهای روز).

اکثر تلاش ها برای برگشت روند به نتیجه نمیرسد و به همین دلیل تریدرها در جهت مخالف آن معامله میکنند. مثلا شمع 22، یک شمع نزولی قوی هست که در یک روند صعودی شکل گرفته است اما اکثر تریدرها در قیمت پایانی آن خریدند و اولین تارگت را هم در سقف شمع 22 قرار دادند که در طی دو شمع بعدی، بازار به آن رسید. سپس گام اندازه گیری شده را برای تارگت در نظر گرفتند که بازار در انتهای روز به آن رسید.

شمع نزولی که بعد از شمع 5 شکل گرفت، یک ستاپ شکست بود. یعنی قبل از این شمع نزولی، یک شکست صعودی در بالای سقف شکل گرفته بود. پس میتوانیم آن را یک شکست نزولی ناموفق در نظر بگیریم.

از طرف دیگر این شمع نزولی، یک پولبک در شکست صعودی بود یعنی ستاپ خرید H1 بود. قبل از آن یک اسپایک صعودی قوی داشتیم و به همین دلیل احتمالا در بالا و پایین این شمع، تعداد خریداران بیشتر از فروشندگان است.

برخی از تریدرها در کف اینسایدبار نزولی، سفارش لیمیت گذاشتند و خریدند. برخی هم در بالای آن و بالاتر از شمع 6، سفارش استاپ گذاشتند و خریدند.

2 - شکست (بریک اوت) چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم

در شکل بالا در سمت چپ، چارت 1 ساعته را داریم و بازار در روند نزولی قرار دارد. در این چارت اکثر تریدرها بدنبال این بودند که وقتی بازار بر اساس گام اندازه گیری شده به سمت پایین حرکت کرد، بخرند. این گام بر اساس ارتفاع اسپایک(از شمع 1 تا شمع 2) اندازه گیری شد.

وقتی بازار به تارگت رسید، فروشندگان سود گرفتند و خریداران خریدند چون انتظار دارند بازار برگردد و نقطه شروع کانال نزولی را تست کند(یعنی سقفی که بعد از شمع 2 شکل گرفته است را تست کند). در شمع 3، شکاف میانگین شکل گرفت و خط روند نزولی به سمت بالا شکسته شد. پس بعد از اینحالت احتمال بالایی داشت که حداقل دو گام صعودی شکل بگیرد.

در سمت راست، چارت 5 دقیقه ای را داریم و بازار بعد از اینکه 1 تیک پایینتر از تارگت قرار گرفت(شمع 4)، نهایتا برگشت به سمت بالا. شمع 5، یک شمع برگشتی است که سایه کوچکی دارد و خریداران انتظار داشتند یک برگشت صعودی شکل بگیرد.

تریدرها نباید نگران حجم باشند چون چارت تمام اطلاعاتی که نیاز دارند را در اختیار آنها قرار میدهد. بطور کلی وقتی یک شمع روندی بزرگ داریم و حجم معاملات هم بالا باشد آنگاه بازار معمولا بر اساس گام اندازه گیری شده به سمت بالا میرود.

وقتی یک روند نزولی قوی داریم و بعد برگشت صعودی شکل میگیرد که فقط به اندازه دو شمع هست و شمع دوم هم سایه بلندی دارد و بعد بازار پولبک میزند، آنگاه میتوان گفت که برگشت قوی نیست.

بنابراین دراینحالت تریدرها میتوانند در حین شکل گیری شمع 5 و یا در قیمت پایانی آن و یا بالاتر از سقف آن بخرند. تریدرها میتوانند در شمع 7 نیز بخرند که در آنجا الگوی ioi (اینسایدبار-اوتسایدبار-اینسایدبار) داریم و ستاپ H4 هست که پرچم صعودی میباشد. در اینحالت خریداران در یک حرکت صعودی قوی میخرند و 60 درصد احتمال دارد که بازدهی حداقل به اندازه ریسک باشد.

در اینجا تریدرها میتوانند حدضرر را دو پوینت بگذارند و بعد حد سود را هم 2 پوینت بالاتر قرار دهند. بعضی از تریدرهایی که در قیمت پایانی شمع 5 خریدند، میتوانند حد ضرر را در کف شمع 5 بگذارند(در حدود 4 پوینت) و حدسود را هم به اندازه حدضرر در بالا قرار دهند.

تریدرهایی که در بالای شمع 7 خریدند، میتوانند حد ضرر را پایینتر از کف شمع 7 و یا شمع قبل از آن بگذارند. در اینحالت ریسک به اندازه 2 پوینت هست و تریدرها میتوانند حد سود را 2 پوینت بالاتر و یا در بالای شمع 6 قرار دهند.

 

نویسنده و مترجم: مهسا فتحعلی زاده

Rating: 5.0/5. From 1 vote.
Please wait...
مقالات مرتبط

افزودن نظر
دوره های مرتبط

جای عکس مقاله
جای عکس مقاله
جای عکس مقاله
جای عکس مقاله
هر گونه کپی برداری از محتوای وبسایت پیگرد قانونی دارد. طراحی توسط آرتایار